انسان که جزیی از هستی بیکران است، ناگزیر برای بقا به سایر اجزای هستی وابسته و با آنها ارتباط مستمر و مداوم داشته است. از ابتدای تاریخ انسان به واسطه داشتن حس غریزی "نیاز به دانستن و شناخت"، همواره پرسش هایی را در ذهن خود مطرح و بدنبال یافتن پاسخ هایی برای آنها بوده است که این هم نتیجه ذهن کنجکاو انسان بوده است. و به این صورت اولین تجربه های بشر در زمینه تحقیق و پژوهش علمی شکل گرفته و اولین روش شناخت که "شناخت غیر نظاممند و یا درک متعارف" است شکل می گیرد. این روش بصورت طرح مساله و سپس یافتن راه حل هایی برای آن با توجه به تجارب و نظام طبیعت و استفاده از روش سعی و خطا و آزمون تک تک پاسخ ها بمنظور دسترسی به محتمل ترین پاسخ، می باشد.
انسان ابتدایی که در جنگل ها و بیابانها تاریک و وحشت زا روزگار خود را سپری می کرد کم کم توجه خود را به قدرت های فرا انسانی معطوف نمود و تمایل پیدا کرد که قدرت های حوادث طبیعی مانند رعد و برق، صاعقه، نور خورشید و باد و... را با خود همسو کند بنابراین با توسل به جادوگران و کسانی که ادعای نزدیکی به این نیروها را داشتند زمینه بروز دومین مرحله شناخت یعنی "شناخت بر اساس مرجع و اعتقاد" را فراهم آورد.
با گذشت زمان و پیدایش زمینه های توسعه و ورود انسان به دوران کشاورزی و شکل گرفتن نظامها، سومین مرحله شناخت که شناخت مدرسه ای و کلاسیک که بر پایه مشاهدات علمی و استدلال و فلسفه بود شکل گرفت که با ورود انسان به دوران انقلاب صنعتی، روند شناخت علمی شتاب بیشتری گرفت و موجب شد انسان طی مدت کوتاهی، بسیار بیشتر از تمام دوران هستی خود به رشد و شکوفایی برسد.
با ورود انسان به عصر فرا صنعتی و پیداش تکنولوژیهای جدید اطلاعات و ارتباطات ارزش شناخت علمی روز به روز بیشتر شد و بشر پا به عرصه جدیدی گذاشت که اندیشهها، قیاسها ، طبقه بند ی ها و مفهومهای کاملاً نوینی را مطرح می نماید که نمی توان آنها را در آشیانه های سنتی اندیشه و تفکر جای داد و بالطبع ورود به شرایط جدیدی را طلب می کند.
بطور کلی می توان گفت که انسان دانش خود را از هستی به دو طریق کسب میکند: استنتاج منطقی و تجربه عملی، و تحقیق تلاشی آگاهانه و سیستماتیک برای دستیابی به حقیقت هستی است. حقیقت هیچگاه نمیتواند به طور کامل بیان شود و ما همواره به تقریبی از آن دسترسی داریم. پارادایم ها واسطه بین انسان و حقایق هستی هستند. انسان به واسطه پارادایم هاست که جهان را می بیند و آن را برای خود تعریف میکند. پاردایم ها مبنای برداشت ها و اقدام های انسان هستند. در یک فعالیت تحقیقاتی باید قبل از هر چیز، پارادایم مناسب موضوع تحقیق مشخص و بدینوسیله بین مبانی فلسفی و متدولوژی تحقیق، سازگاری ایجاد شود.
از توجه شما سپاسگزارم.
دکتر مجتبی فیاض: مدرس دوره های تحقیق، پژوهش و تحلیل اماری
آدرس ایمیل من: mojtaba_fayaz@yahoo.com
شماره همراه: 09131171497